کانون دخترانه تسنیم

این وبلاگ مکانی برای دردودل با تمام دختران سرزمینم علی الخصوص دوستانم در کوچک دانشگاه بزرگ (دانشگاه صنعتی کرمانشاه) می باشد...

کانون دخترانه تسنیم

این وبلاگ مکانی برای دردودل با تمام دختران سرزمینم علی الخصوص دوستانم در کوچک دانشگاه بزرگ (دانشگاه صنعتی کرمانشاه) می باشد...

کانون دخترانه تسنیم

کانون فرهنگی دخترانه تسنیم به مدد جمعی از دانشجویان در دانشگاه صنعتی کرمانشاه تاسیس شده است...

پیشکش به مولا حاضرمان...

ماییم و حکایت پریشانیمان
داغی که نهان شد به غزل خوانیمان
ما و تب حیرت، تب سرگردانی
خورده است غم فراق به پیشانیمان

بایگانی
پیوندهای روزانه

۲۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خداوند» ثبت شده است

۱۷
خرداد

چند روز پیش از نزدیک شدن ماه رمضان ترس برم داشت!

سخته روزه گرفتن، توی این گرما...

یهو امشب حال و هوای قشنگ این ماه توی سال های قبل،  برام تداعی شد...

حال خوب و تکرار نشدنی این ماه، به سختیش می ارزه؛

اللهِ من، امسالم قابل بدون...

  • دختری از تبار تسنیم
۱۷
خرداد

 روایت شده که: همانا خداوند در عوض کشته شدن امام حسین علیه السلام چهار خصلت به ایشان عطا کرد،

 شفا را در تربت او،

 اجابت دعا را زیر گنبد او

 و امامان را از ذریه او قرار داد و

 اینکه روزهای زائران او از عمر آنها  حساب نمی‏شود.

وسایل الشیعه

  • دختری از تبار تسنیم
۲۶
اسفند

بسم الله الرحمن الرحیم

وَ اعْبُدْ رَبَّکَ حَتىَ‏ یَأْتِیَکَ الْیَقِین...


بهم گفت:

"تا حالا فکر کردی اگه به همه دغدغه ها و آرزوهات برسی چند درصد دیندار باقی می مونی؟"

ترسیدم...

نکنه به خاطر رسیدن به آرزوهامه که دیندارم؟

خدایا چند درصد ناخالصی دارم؟

دیدین طرف وقتی شرایط زندگیش بهتر میشه یا خدا حاجتش و میده، رنگ عوض می کنه!!!

اللهِ من، دستم و بگیر تا پخته شم، نه یه مدت داغ کنم و زود هم سرد شم...


عکاس: حسنا محمدی

  • دختری از تبار تسنیم
۰۹
بهمن

از مهرت ای خورشیدِ جان، چون ذره ام هر سو روان

مجذوب حسن دیگران، ای ماه خوبان نیستم...


الهی و رَبِّی مَن لی غَیرُک...

  • دختری از تبار تسنیم
۲۰
آذر

کسى‌ که‌ بندگى‌ خدا کند، خداوند همه‌ چیز را بنده‌ او مى‌کند.

امام حسن مجتبی (ع)

  • دختری از تبار تسنیم
۲۰
آبان

امام صادق (ع) فرمودند، "وقتی بنده ای به سمت خدا برمیگرده، شاد شدن خداوند مثل مردی که توی یه بیابون بی آب و علف، توشه اش و گم کرده و در شُرُف مردن، به آّب و غذا میرسه"

 با یه همچی خدایی، اگه یه نفر با گناه بره اون ور، خیلی احمقه...

استاد محمد شجاعی

  • دختری از تبار تسنیم
۱۹
آبان

تا میخوای بری پیش خدا، آشتی کنی، نجوایی داشته باشی، شیطان وسط دعا می آد، گناهات و به رخ میکشه که تو بِبُری...

یکدفعه تو محضر خدا، احساس پاکی میکنی، فکر میکنی یه موجود تمام آلوده، توی اون محضر هستی، از محضر بیرون میری و این بردِ شیطان...

به شیطان بگو، اصلا به تو ربطی نداره، اومدم اینجا پاک بشم،

مواظب باشیم گول شیطان رو نخوریم...

این فکرها در قالبی مقدس سراغ ما میاد...

استاد محمد شجاعی...

  • دختری از تبار تسنیم
۱۶
آبان

«از نجواهاى خداوند متعال با موسى علیه السلام این بود که:

 «به حال کسى که مردم از او خشنودند غبطه مخور، تا آن که بدانى خدا هم از او خشنود است و به حال کسى که مردم فرمانش را مى‌برند نیز غبطه مخور زیرا طاعت و پیروى بناحقّ مردم از او، باعث هلاکت او و پیروانش باشد

امام صادق ع...

  • دختری از تبار تسنیم
۱۴
آبان

 

الان اگه فلان شخصیت بیاد باهاش حرف بزنی، لکنت می گیری، هر چقدر شخصیتش بالاتر، احساس می کنی نمیتونی باهاش حرف بزنی...

آدم وقتی با یه بزرگ روبه رو میشه، می فهمه چقدر ضعف داره...

حالا اون خدایی که بزرگان، جلوش ذلیل میفتادن، به تو اجازه داده بی واسطه، باهاش حرف بزنی،

ما چون نمی فهمیمش، نماز می خونیم و رد میشیم (بی توجه به نماز و جایگاهی که هستیم)؛

طرف وقتی میخواد با رفیقش، با نامزدش حرف بزنه، گوشیش و خاموش می کنه، همه ارتباط ها رو قطع می کنه، ولی ما حاضر نیستیم برای صحبت با خدا، دکمه ها رو قطع کنیم...

 استاد محمد شجاعی

 عایشه همسر پیامبر (ص) می گوید: هنگامی که حضرت مشغول نماز نبود، در میان ما بود، با ما سخن می گفت و ما با ایشان سخن می گفتیم، ولی هنگامی که مشغول نماز و عبادت می شد، چنان با ما بیگانه می شد، مثل اینکه اصلاً ما را ندیده و نمی شناسد و ما هم او را ندیده و نمی شناسیم.

  • دختری از تبار تسنیم
۱۸
فروردين

همه ی عمرم را چرخیده ام. دور آدمها! اشیاء! دور هر کس و ناکسی! دور خودم! دور خودم! ولی با این یکی اصلاً آشنا نیستم. دور تو هیچ وقت نگشته ام. این طور ناگهانی و بی مقدمه: چطور هم قدم فرشتگان عرشت، دورت بگردم؟ چطور توی همین چند لحظه مهلت، این روح دورِ دور را بیاورم نزدیک و بگذارمش در مدار؟

حالا گیریم که نزدیک شدم، نزدیک دستهای مهربان تو، با این قابلیت لعنتی چه کار کنم؟

این کاسه‏ ی کوچک و حقیر قابلیت من، اندازه‏ ی چند قطره‏ ی باران بیشتر جا ندارد. چه فرقی می‏ کند زیر آبشار ایستاده باشم یا جویباری باریک؟ با این ظرف تنگ و حقیر، هرجا بروم، آسمانم همین رنگ است.

سهم من از بارش های عظیم، از آبشارهای بزرگ، فقط حسرت خواهد بود.

 

مرا به وسعت مهمان کن!

فاطمه شهیدی

  • دختری از تبار تسنیم