کانون دخترانه تسنیم

این وبلاگ مکانی برای دردودل با تمام دختران سرزمینم علی الخصوص دوستانم در کوچک دانشگاه بزرگ (دانشگاه صنعتی کرمانشاه) می باشد...

کانون دخترانه تسنیم

این وبلاگ مکانی برای دردودل با تمام دختران سرزمینم علی الخصوص دوستانم در کوچک دانشگاه بزرگ (دانشگاه صنعتی کرمانشاه) می باشد...

کانون دخترانه تسنیم

کانون فرهنگی دخترانه تسنیم به مدد جمعی از دانشجویان در دانشگاه صنعتی کرمانشاه تاسیس شده است...

پیشکش به مولا حاضرمان...

ماییم و حکایت پریشانیمان
داغی که نهان شد به غزل خوانیمان
ما و تب حیرت، تب سرگردانی
خورده است غم فراق به پیشانیمان

بایگانی
پیوندهای روزانه

۱۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عشق» ثبت شده است

۱۹
بهمن

دشت خشکید و زمین سوخت و باران نگرفت

زندگی بعد تو بر هیچکس آسان نگرفت

چشمم افتاد به چشم تو ولی خیره نماند

شعله ای بود که لرزید ولی جان نگرفت

دل به هرکس که رسیدیم سپردیم ولی

قصه ی عاشقی ما سر و سامان نگرفت

تاج سر دادمش و سیم زر ... اما از من

عشق ، جز عمر گرانمایه به تاوان نگرفت

مثل نوری که به سوی ابدیت جاری است

قصه ای با تو شد آغاز که پایان نگرفت

فاضل نظری

 

 

حال دلمان خوب نیست...

*اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج*

  • دختری از تبار تسنیم
۱۰
دی

وقتی فرد بزرگ تر می شود حتی اگر تحصیلاتش را ادامه ندهد، تجربیاتش بیشتر میشود، موقعیت اجتماعی او و نظام پسندهایش نیز تغییر میکند و ... معمولا افراد بعد از دوران جوانی باید بتوانند عشق و نفرت را شناسایی و کنترل کنند و به این باور نادرست ادامه ندهند که «عشق اول» بهترین و کاملترین عشق است. "هیچ چی عشق اول نمیشه"!

 اگر کسی پذیرفت که عشق اول اشتباه بوده، نباید خودش را سرزنش کند و نباید دوباره آن اشتباه را تکرار کند!

 

در چنین شرایطی نباید با عشق اول خاطره بازی کرد.

 

اشتباهی که شاید در برخی داستان های مکتوب یا نمایش ها ستوده شود و تکرار مجدد یک اشتباه، به غلط «فداکاری» و ایثار جلوه داده می شود و به سادگی! تعقل، درایت و تجربه فرد عاقل در داستان، نادیده گرفته می شود و تحت تاثیر درام این غفلت معمولا به چشم نمی آید.

 

یاعلی

حجت الاسلام شهاب مرادی

  • دختری از تبار تسنیم
۱۲
آذر

دنیا بیستون است و روی هر ستون ، عفریت فرهاد کش نشسته است؛

هر روز پایین می آید و در گوشت نجوا می کند که شیرین دوستت ندارد و جهان تلخ است...

تو اما باور نکن؛

عفریت فرهاد کش، دروغ می گوید!

زیرا که تا عشق هست شیرین هست...

عشق اما گاهی سخت می شود، آن قدر سخت که تنها تیشه از پس آن بر می آید...

 

عرفان نظرآهاری 

  • دختری از تبار تسنیم
۱۱
مهر

آن مرد عاشق بود. آن بازی عشق و آن حریف خدا. دور، دور آخر بود و بازی به دستخون رسیده بود. آن مرد زمین را سبز می خواست. دل را سبز می خواست و انسان را سبز، زیرا بهشت سبز است و روح سبز و ایمان سبز، اما سبزی را بهایی است به غایت سرخ، و بازی به غایتش رسیده بود، به غایتی سرخ. و از این رو بود که آن مرد، سرخ را برگزید، که عشق سرخ است و آتش سرخ و عصیان سرخ و از میان تمامی سرخان، خون را برگزید.

  • دختری از تبار تسنیم
۱۰
مهر

  • دختری از تبار تسنیم
۱۴
شهریور

خداوند سبحان انسان را بین خیر و شر مخیر می کند تا ببیند، او کدام مسیر را انتخاب میکند. عشق بی نهایت یا عشق محدود؟


 افراد عاقل گرایش های بی نهایت طلبانه خود را با خدای بی نهایت گره میزنند.

 به ندرت کسی توانسته است احساسات و نیازهای بی نهایت طلبانه اش را با غیر الله ارضا کند؛

 افرادی که در طول عمرشان، نیازهای بی نهایت طلبانه ی خود را با غیر خدا ارضا میکنند، ناقص، ناپخته، کال و ناکام از دنیا میروند.


انسان برای این که بتواند عشقش را در جهت الله هدایت کند، نیاز به استاد، مربی و امام دارد و اینجاست که اصلی به نام اصل «اصالت تخصص» معنا پیدا میکند.

برگرفته از سلسله مباحث مهندسی فرهنگی(استاد محمد شجاعی)

  • دختری از تبار تسنیم
۱۰
شهریور

کسانی که خیلی دوست دارند برای هدایت دیگران تلاش کنند و به سعادت آدم‌ها عشق بورزند، به‌جای اینکه بمیرند، شهید می‌شوند.

این شهادت، آنها را صاحب قدرتی جاودانه و تأثیری گسترده برای کمک به انسان‌ها برای رسیدن به سعادت خواهد کرد.

 

 شهدا بهتر از فرشته‌ها، به کمک ما آدم‌های مردنی می‌شتابند.

استاد پناهیان

  • دختری از تبار تسنیم
۱۶
آبان

نه اینکه بگویم قبل از آن از عشق چیزی نشنیده بودم، نه

چیزهایی شنیده بودم، اما برایم ملموس نبود،

گاهی فکر می کردم اداست، گاهی مبالغه و گاهی شاید خرافات...

تا اینکه شما را دیدم،

تا اینکه سرزمینی که شما در آن عاشق شدید را دیدم

قصه از همان جا شروع شد...

آن جا بود که فهمیدم در راه عشق، سر دادن، نه خرافات است و نه هیجان...

فقط عشق است و

انسان بدون این عشق، انسان نیست...


شهیدِ عشق، برایم حمدی بخوان،

 خدا را چه دیدی،

 شاید؛

مثل تو؛

 زنده شدم...

  • دختری از تبار تسنیم
۲۹
ارديبهشت

الهی و ربی من لی غیرک ...

روی فرش دل من جوهری از عشق تو ریخت

آمدم پاک کنم عشق تو را، بدتر شد...

محمد واعظی نژاد

  • دختری از تبار تسنیم
۱۴
اسفند

آرامش عجیب در اندام سرو بود

گویا تنش به خم تبر خو گرفته بود

دستی به دستگیره دروازه بهشت

دستی دگر بر آتش پهلو گرفته بود

برخواست تا رسد به بهاری که رفته بود

آهوی عشق بوی پرستو گرفته بود

آن شب چگونه مرگ به بانو اجازه داد

او که همیشه اذن ز بانو گرفته بود

از کوچه های شهر صدایی نشد بلند

نعش مدینه در تب شب بو گرفته بود

پشت زمین شکست، خدا گریه اش گرفت

وقتی علی دو دست به زانو نشسته بود...

  • دختری از تبار تسنیم