کانون دخترانه تسنیم

این وبلاگ مکانی برای دردودل با تمام دختران سرزمینم علی الخصوص دوستانم در کوچک دانشگاه بزرگ (دانشگاه صنعتی کرمانشاه) می باشد...

کانون دخترانه تسنیم

این وبلاگ مکانی برای دردودل با تمام دختران سرزمینم علی الخصوص دوستانم در کوچک دانشگاه بزرگ (دانشگاه صنعتی کرمانشاه) می باشد...

کانون دخترانه تسنیم

کانون فرهنگی دخترانه تسنیم به مدد جمعی از دانشجویان در دانشگاه صنعتی کرمانشاه تاسیس شده است...

پیشکش به مولا حاضرمان...

ماییم و حکایت پریشانیمان
داغی که نهان شد به غزل خوانیمان
ما و تب حیرت، تب سرگردانی
خورده است غم فراق به پیشانیمان

بایگانی
پیوندهای روزانه

۱۵ مطلب در مهر ۱۳۹۳ ثبت شده است

۰۵
مهر

بوی خدا می‌دهد پاییز

برگ‌های نارنجی و خیابان‌های خیسش، تاب‌های خالی پارک‌هایش، چمن‌های به خواب رفته‌اش، چای دم کشیده‌ی غروب‌های آبانش، صدای قیژ‌قیژ صندلی ننویی‌اش، همه، نقاشی‌های خدا هستند. انگار پای تمام روزهای پاییزی‌مان را امضا کرده و نوشته: همان که هر لحظه با توست.

            همین است که پاییز سراسر بوی خدا می‌دهد

http://www.hamshahrionline.ir/

  • دختری از تبار تسنیم
۰۴
مهر


 بی تو پرواز را از یاد برده ام و می ترسم از اینکه آسمان بر سرم آوار شود.

اگر بر سایه تردیدم آفتاب یقین بتابانی، می دانم که طوفان بلا هم نمی تواند مرا به هراس بیندازد.

وقتی که می آیی، پیراهن پاییزی ام را به دست باد می سپارم و به استقبال حضور سبزت می آیم، با

اینکه جز گوهر اشکهایم، که در انتظار تو بر گونه هایم می غلتند، هدیه ای برای آمدنت ندارم...

پریا ترک

  • دختری از تبار تسنیم
۰۲
مهر

مرهم و زخم در نگاه شماست

 حلقۀ اتحاد خوف و رجاست

بر سر مهربانیِ چشمت

مژه هایی تهاجمی داری

 

با یقین می رسم به این معنی

چارده نور واحدی، یعنی

عشق از هر نظر خودت هستی

 با خودت چه تفاهمی داری

 

کفر را جذبه های لبخندت

چاره ای نیست جز مسلمانی

خنده کن یا مکارم الاخلاق

 معجزات تبسمی داری

حمیدرضا برقعی

شهادتشان تسلیت باد...

  • دختری از تبار تسنیم
۰۲
مهر

گاهی آدم‏ها درس می‏خونن تا فخر بفروشن، اما یه عده هستن که درس می‏خونن، چون معشوقه شون، خدا اینطور دوست داشته،

علم رو فقط باید از خدا خواست، وگرنه فقط اسمش علم...

اگه آدمی هستی که درس خوندن باعث شده برای وظایف بندگی و انسانیت، کم بذاری، متاسفانه جز دسته اولی...

گاهی به خاطر فشار درس اخلاقمون با همه از جمله پدر و مادر تلخ میشه یعنی یکی از بزرگترین وظایفمون و به خاطر درس کنار  می گذاریم!

برگرفته از حدیث عنوان بصری(استاد شجاعی)

  • دختری از تبار تسنیم
۰۲
مهر


آخر شهریور هر سال که میشود

عطر کتاب و دفترِ نو

و مداد مشکی و خودکارهای رنگارنگ

و پاکن مثل پیچک جوانه می زند و می پیچد...

صبح ها حال و هوایی دیگر دارد

زنگ ساعت سکوت شب را می شکند؛

این قطرات آب وضو ست

که زلالت می کند؛

نماز صبح

و بعد یک نان داغ و پنیر و چای

میشود صبحانه:)

کم کم کیف و کتاب را بر می داریم و راهی مدرسه می شویم...

خیابان ها هم حال و هوای دیگه ای دارند

بوق ماشین ها و موتورها از یک طرف

شلوغی پیاده رو و

دیدن آدم هایی که انگار با صدای خروس جنگی از خواب بیدار شدند

و با همه دعوا دارند از طرف دیگر...

در این میان این صدای زنگ-مدرسه است

که با نفس نفس زدن های دانش آموز همراه شده

ساعت7:30 دقیقه

یکی از بچه ها قرآن میخواند

و بعد دعای سلامتی آقا

ناظم

"عجلوا...نظام"

بچه ها

"یا مهدی ادرکنی"

ناظم

"خبردار!"

بچه ها

"عجل علی ظهورک..."

بچه ها هر کدام به کلاسشان می روند

و هر کدام دوستان جدیدی پیدا می کنند...

کم کم معلم وارد کلاس می شود

بچه ها به احترام معلم از جا بلند می شوند

معلم بعد از خوش آمد گویی و احوال پرسی

بچه ها! درس امــروز هسـت

*بابا آب داد...

*بابا نان داد


پ ن:

آری

بابا برای آب و نان همه چیزش را داد

آب داد ریشه هایم را، ساقه هایم را

بابا از دیروزِ کتاب فارسی

تا امروزِ کتاب های پی دی اف

آب داد، نان داد

و ای کاش قدرش را بیشتر بدانیم

وَبِالوَالِدَیْنِ إِحسَانا


 

http://www.afsaran.ir/

 ممنون از یار تسنیمی

  • دختری از تبار تسنیم