دستم را بگیر تا همه چیز را یکسره کنم...
پنجشنبه, ۲۹ مرداد ۱۳۹۴، ۰۶:۳۰ ب.ظ
آقا جان، نمیدانم از امتحان کردنِ من، خسته نشدید؟
مگر غیر از این است که هر بار بین حق و باطل قرار می گیرم، جز تکرار عاشوراست؟
هر بار که حق را فراموش کنم، هر بار که دروغی بگویم، دلی کسی را بشکنم، اخمی، دورویی...
انگار در جبهه مقابلت حاضر شدم...
آقا جان دستم را بگیر تا همه چیز را یکسره کنم و حر ِدوباره ات باشم...
- ۹۴/۰۵/۲۹