امام حسین (ع) در مقابل لشکر دشمن می ایستد و فریاد می کند:
مردم کوفه! آن ناکس، پسر ناکس، آن زنازاده پسر زنازاده، امیر شما، فرمانده کل شما، آن کسی که شما به فرمان او آمدهاید به من گفته است که از این دو کار یکی را انتخاب کن
یا شمشیر، یا تن به ذلت دادن،
آیا من تن به ذلت بدهم؟
هیهات که ما زیر بار ذلت برویم!
ما تن خودمان را در جلوی شمشیرها قرار میدهیم ولی روح خودمان را در جلوی شمشیر ذلت هرگز فرود نمیآوریم.
خدای من که در راه رضای او قدم بر میدارم راضی نیست و میگوید نکن،
پیغمبر (ص) که وابسته به مکتب او هستم، میگوید نکن،
آن دامنهایی که من در آنها بزرگ شدهام،
دامن علی (ع) که روی زانوی او نشستهام به من میگوید تن به ذلت نده …
اللهوف، ص 47
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:
هرکس با غیر همسر خویش شوخی و مزاح کند،
به اندازه هر کلمه ای که در دنیا سخن گفته باشد،
خداوند هزار سال او را در زندان دوزخ نگاه خواهد داشت.
ثواب الاعمال ص 283 / وسائل الشیعه ج 20 ص
معبودِ من، به حق این روزهای ارزشمند، و به حق قدم های زائرین کربلا، نعمت عزت نفس را نصیبمان کن...
مَثَل مؤمن مانند ساقه کاشته است که بادها آن را به این سو و آن سو خم مى کند هم چنین مؤمن را دردها و بیماریها خم مى کند و مثل منافق مانند عصاى آهنى است که چیزى به او نمى رسد تا اینکه مرگ او فرا رسد و او را سخت مى شکند.
الکافى(ط-الاسلامیه)، ج2، ص 258
پیامبر اکرم (ص)
یک ساقه جلوی طوفان مقاومت می کنه، اما یک درخت خرد میشه...