وای اگه تا ابد کرم بمانیم...
پنجشنبه, ۱ آبان ۱۳۹۳، ۱۱:۵۶ ب.ظ
ما به دنیای رنگها عادت داریم، از این بی رنگی، از این همرنگی گیج شده ایم. این بعث از خاک ما رت غریب کرده است. هراسون و تُرد و لرزان شده ایم.
اینجا نقطه صفر پروانه شدن است. برگهای توت، ما را فریب دادن و ما این همه سال پیله تنیدیم. پیله، پیله.
جوری شد که از لابلای لایه ها نمیشد ما را شناخت و حالا اینجائیم، ما شفیره های فربه.
وای اگه فصل پروانه شدن نرسد. وای اگه پیله ها ما را خفه کنند. وای اگه تا ابد کرم بمانیم.
و کسی از بیرون کمک میکند تا تو رها شوی. نه فقط از لباس هایت. از اسارت هایت. از بندها و زنجیرهایت...
فاطمه شهیدی
- ۹۳/۰۸/۰۱
سلام
چرا سر نمیزنید به من؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟