تا چه حد، ظرفیت بد شدن داریم!

واااای خدایا

چقد کم داریم امام و

حجت و

...

اهورا نازنین هم پرپر شد...

 

ما آدم ها تا چه حد، ظرفیت بد شدن داریم!!! اصلا مرزی براش تعریف شده؟

خدا لعنت کنه هر کی بینشون فاصله انداخت...

شهید بیضایی و دخترش، کوثر...

آدما به دو دسته تقسیم میشن...

آدما به دو دسته تقسیم میشن:

کسایی که علی و می شناسن

و

کسایی که نمیشناسن...

 

مولا جان پدری کنین برامون

دلمون هوای کربلای حسینتون و کرده...

 

و نعم الامیر...

عشق که فقط یک جسم نیست...

متوکل یک سر مغنیه (زن خواننده ای که رئیس زنان رقاصه است) دارد. یک وقتی با او کار داشت و سراغ او را گرفت. گفتند نیست. گفت کجاست؟ گفتند به مسافرت رفته است. بعد از مدتی که آمد، متوکل از او سؤال کرد: کجا رفته بودی؟ جواب داد: برای زیارت به مکه رفته بودم. متوکل گفت: الآن که وقتی زیارت مکه نیست، نه ماه ذی‌الحجه است که وقت حج باشد و نه ماه رجب است که وقت عمره باشد و اصرار کرد که باید بگویی کجا رفته بودی. بالاخره معلوم شد این زن به زیارت حسین به علی رفته بود که متوکل آتش گرفت؛ فهمید نام حسین را نمی‌شود، فراموشاند.

حماسه حسینی، جلد اول – مرتضی مطهری

عزیزم دار...

و مرا بى ‏نیاز فرماى

 و در روزى بر من بگشاى

 و به نگریستن به حسرت در مال و جاه کسان گرفتار مساز

 و عزیزم دار

و به خود پسندى دچارم مکن

بخشی از دعای بیستم صحیفه سجادیه...

عشق علیه السلام...