ای
دوست قبولم کن وجانم بستان
مستــم کـــن وز هر دو جهانم
بستان
بـا هـــر چـــه دلم قـــرار
گیـــرد بــی تـــو
آتش بــه مـــن انـــدر زن و
آنـــم بستـان...
مولوی
خداوند سبحان انسان را بین خیر و شر مخیر می کند تا ببیند، او کدام مسیر را انتخاب میکند. عشق بی نهایت یا عشق محدود؟
افراد عاقل گرایش های بی نهایت طلبانه خود را با خدای بی نهایت گره میزنند.
به ندرت کسی توانسته است احساسات و نیازهای بی نهایت طلبانه اش را با غیر الله ارضا کند؛
افرادی که در طول عمرشان، نیازهای بی نهایت طلبانه ی خود را با غیر خدا ارضا میکنند، ناقص، ناپخته، کال و ناکام از دنیا میروند.
انسان برای این که بتواند عشقش را در جهت الله هدایت کند، نیاز به استاد، مربی و امام دارد و اینجاست که اصلی به نام اصل «اصالت تخصص» معنا پیدا میکند.
کسانی که خیلی دوست دارند برای هدایت دیگران تلاش کنند و به سعادت آدمها عشق بورزند، بهجای اینکه بمیرند، شهید میشوند.
این شهادت، آنها را صاحب قدرتی جاودانه و تأثیری گسترده برای کمک به انسانها برای رسیدن به سعادت خواهد کرد.
شهدا بهتر از فرشتهها، به کمک ما آدمهای مردنی میشتابند.