برقعی...
هر که به نیک گزینى خداوند دلگرم باشد، آرزو نمیکند در وضعى جز آنچه خدا برایش برگزیده، باشد.
تحف العقول ص 234
امام حسن مجتبی (ع)
رفتی آنجا که به آن دست فلک هم نرسید
و به گرد قدمت بال ملک هم نرسید
عرش از شوق تو جان داده کمی آهسته
جبرئیل از نفس افتاده کمی آهسته
پشت افلاک به تعظیم شکوهت خم شد
چشم تو فاتح اقلیم نمیدانم شد
آنچه نادیده کسی دیدی و برگشتی باز
سیب از باغ خدا چیدی و برگشتی باز
امشب، شب رحلت پدر بشریت...
موی سپید و کوچه و تابوت و زهر و تیر
دوران غربت حسن(ع) این گونه سر شده
یک کوچه بود موی حسن(ع) را سپیدکرد
یک اتفاق بود که او را شهید کرد
جام زهر- علی فانی
هیچ سنگی نشود سنگ صبورت ، تنها
تکیه بر کعبه بزن ، کعبه تحمل دارد...
برقعی
به نام خداوند بخشنده مهربان
و چون به آنان گفته شود از آنچه خدا به شما روزى داده انفاق کنید کسانى که کافر شده اند به آنان که ایمان آورده اند مى گویند آیا کسى را بخورانیم که اگر خدا مى خواست [خودش] وى را مى خورانید شما جز در گمراهى آشکارى [بیش] نیستید
۴۷ یس
زمین را غرق در خون خدا کردی خبر داری؟
تو اسرار خدا را بر ملا کردی خبر داری؟
ای بسا هندو و ترک همزبان
ای بسا دو ترک چون بیگانگان
پس زبان محرمی خود دیگرست
همدلی از همزبانی بهترست
مولوی...