کانون دخترانه تسنیم

این وبلاگ مکانی برای دردودل با تمام دختران سرزمینم علی الخصوص دوستانم در کوچک دانشگاه بزرگ (دانشگاه صنعتی کرمانشاه) می باشد...

کانون دخترانه تسنیم

این وبلاگ مکانی برای دردودل با تمام دختران سرزمینم علی الخصوص دوستانم در کوچک دانشگاه بزرگ (دانشگاه صنعتی کرمانشاه) می باشد...

کانون دخترانه تسنیم

کانون فرهنگی دخترانه تسنیم به مدد جمعی از دانشجویان در دانشگاه صنعتی کرمانشاه تاسیس شده است...

پیشکش به مولا حاضرمان...

ماییم و حکایت پریشانیمان
داغی که نهان شد به غزل خوانیمان
ما و تب حیرت، تب سرگردانی
خورده است غم فراق به پیشانیمان

بایگانی
پیوندهای روزانه

امیرالمومنین امام زمان خودش بود، این آقا رو به جایی می‏رسوننش که میره بالای منبر، این و می‏خونه: (آیا ممکنه یه روز امام زمانم ما رو اینطور خطاب کنه؟؟؟) خطبه 27 نهج ‏البلاغه: ای مردنمایان نامرد! ای کودک صفتان بی‏خردکه عقل‏های شما به عروسان پرده نشین شبیه ماند، چقدر دوست داشتم که هرگز شما را نمی‏دیدم! (یعنی آدم به یه جایی برسه، انقدر سست عنصر بشه که امام زمانش بهش بگه ای کاش من هیچ‏وقت تو رو ندیده بودم...) و هرگز شمایان را نمی‏ شناختم، که شناخت شما، به خدا سوگند جز پشیمانی برای من نداشت، و اندوهی غم‏ بار سرانجام شد، خدا شما را بکشد که دل من از دست شما پرخون و سینه ‏ام از خشم شما مالامال است. جرعه ‏های غم و اندوه را جرعه جرعه بر گلویم ریختید و با نافرمانی و ذلت پذیری، رای و تدبیر مرا تباه کردید...


(در جای دیگری می‏فرماید:) کار را به جایی رساندید که دنیا انقدر من را پایین آورد، انقدر پایین آوردید، انقدر پایین آوردید که مردم می‏گویند معاویه وعلی!(اون معاویه رو که به 4 پدر نسبت می‏دهند، اسمش و با من علی آوردند)

در خطبه 26 می‏فرماید: پس از رحلت پیامبر و بی ‏فرمانی یاران، به اطراف خود نگاه کرده، یاری جز اهل بیت خود ندیدم، (مولا گفتن من با کی قیام کنم؟ فقط اهل بیتم موندن! کی رفت در دفاع از امیرالمومنین پشت در؟ کس دیگه ‏ای نبود که حضرت زهرا رفت) یاری جز اهل بیت خود ندیدم که اگر مرا یاری می‏کردند، کشته می‏شدند، پس به مرگشان رضایت ندادم... چشم پر از خار و خاشاک! چشم پر از خار و خاشاک را فرو بستم و با گلویی که استخوان شکسته در آن گیر کرده، جام تلخ حوادث را نوشیدم و خشم خویش را فرو بردم و بر نوشیدن جام تلخ ‏تر از گیاه حنظل، شکیبایی نمودم.
در خطبه 202، موقع دفن حضرت زهرا (س) می‏فرماید: از این پس اندوه من جاودانه و شب‏هایم، شب‏ زنده ‏داری است تا آن روز که خدا خانه زندگی تو را برای من برگزیند. (موقع ضربت خوردن هم می‏فرمایند: راحت شدم...)

کار به جایی می‏رسه که آقا امیرالمومنین، در همون خیابون‏ها، در حالیکه حقش و خوردن، جلو چشمش همسرش و زدن، به خاطر اسلام سکوت کرده، میگه: تو خیابون‏ها راه می‏رفتم، من سلام می‏دادم، اون‏ها جواب نمی‏دادن!
بعضی از ماها ادعا آقا بیا، آقا بیا داریم ... اون‏ها هم ریختن دور امیرالمومنین که بیا حکومت تشکیل بده، چه کردن؟ آقا می‏گفت تابستون میگم بیاید جنگ، می‏گید گرمه، زمستون میگید سرده، شما دیگه کی هستید! رو خودمون کار کنیم، نکنه آقا صاحب الزمان، روزی برسه، خدایی نکرده دلش از ما اینجوری خون بشه، همین حرفا رو به ما بزنه! خدا اون روز و نیاره...

بیاید توبه کنیم که همین گناهان ما، مانع ظهوره...
استاد علی اکبر رائفی پور
 

  • دختری از تبار تسنیم

نظرات  (۲)

سلام
ایام میلاد امیر المومنین(ع) مبارک و فرخنده
برنامه راز با حضور حاج حسین یکتا
23 اردیبهشت ساعت 22:15
شبکه 4 سیما
التماس دعای فرج
سلام قالب نو مبارک;-)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">